شکایات ملکی به همراه رای دادگاه و نظریه کارشناس۶
شکایات ملکی به همراه رای دادگاه و نظریه کارشناس۶
تجارب حقوقی در زمینه ملکی ( جلسه ششم)
موضوع دادرسی : خلع ید از آپارتمان
تاریخ جلسه : ۱۳۹۰/۰۹/۰۸
مجتمع قضایی شهید باهنر تهران
نام طرفین دادرسی : خواهان : جواد و
خوانده : پری ح
کلاسه پرونده : ۸۹۰۹۹۸۰۲۴۲۵٫٫٫٫٫
خواسته خواهان :
صدور حکم به محکومیت خوانده نسبت به خلع ید یک دستگاه آپارتمان به پلاک ثبتی ۱۸۲۷/۸۸ بخش ۱۱ تهران بانضمام هزینه های دادرسی و حق الوکاله وکیل مقوم به ۵۱ میلیون ریال.
دلائل و منضمات :
۱- کپی مصدق سه جلد دفترچه مالکیت به شماره های ۱۶۰۲۳۸ الی ۱۶۰۲۴۰ ۲- عنداللزوم استعلام ثبتی ۳- وکالت نامه وکیل.
شرح دادخواست :
با عرض سلام به وکالت از طرف خواهان باستحضار می رساند موکل حسب سند مالکیت ابرازی مالک شش دانگ یک دستگاه آپارتمان مذکور می باشد که از طرف خوانده به ایشان انتقال یافته و قرار بوده است بعد از تنظیم سند در دفترخانه آن را تخلیه و به تصرف موکل درآورد، متأسفانه خوانده دعوی نسبت به رفع تصرف از ملک موکل اقدامی ننموده و بدین ترتیب موکل مجبور به طرح دعوی حاضر شده است لذا شرح ستون خواسته استدعای صدور حکم شایسته را تقاضا دارد.
رأی دادگاه :
دادگاه با عنایت به تصویر دفترچه مالکیت که بیانگر انتقال رسمی سند آپارتمان موضوع توسط خوانده به خواهان است و هم ( خوانده ) به رغم ابلاغ واقعی در جلسه دادرسی حضور نیافته و لایحه نفرستاده و در نتیجه ادعای وکیل خواهان مصون از هرگونه ایراد و دفاع مانده ، ادعای خواهان را محرز و مسلم تشخیص داده و با استناد به ماده ۳۰۸ و ۳۱۱ ق مدنی و ۱۹۸ و ۵۱۹ آ.د.م به خلع ید مشارالیها از آپارتمان مذکور و الزام او به پرداخت حق الوکاله وکیل براساس تعرفه قانونی و مبلغ ۰۰۰/۰۱۲/۱ ریال بابت هزینه دادرسی در حق خواهان رأی صادر و اعلام می نماید. رأی صادره حضوری و از تاریخ ابلاغ به مدت بیست روز قابل تجدیدنظر است.
نظریه کارشناس :
احتراماً در خصوص پرونده مطروحه به عرض می رسانم : یکی از آثار عقد بیع این است که به مجرد وقوع عقد بیع مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می شود و بایع مکلف است که مبیع را تحت اختیار مشتری گذاشته به نحوی که ایشان متمکن از انحاء تصرفات و انتفاعات باشد و در صورتیکه بایع پس از عقد بیع من غیر حق و بدون اذن مشتری از تسلیم مبیع امتناع نماید و به تصرف خود همچنان ادامه دهد غاصب محسوب می شود و ضامن عین و منافع حاصله از مبیع می باشد. رأی صادره توسط دادگاه به نظر می رسد کاملاً صحیح و منطبق با قانون است چون خوانده بدون هیچگونه دلیلی از تخلیه آپارتمان فروخته شده امتناع می نماید و تصرفات ایشان در ملک مذکور دیگر تصرف مالکانه نیست بلکه تصرف غاصبانه محسوب می شود . همچنین لازم به ذکر است خواهان می توانسته منافع مدت تصرف غاصبانه را نیز از خوانده مطالبه نماید و چون در دادخواست تقدیمی مطالبه ای صورت نگرفته بنابراین دادگاه نمی توانسته وارد آن شود به خاطر اینکه دادگاه مکلف به رسیدگی به خواسته خواهان به شرح دادخواست می باشد در غیر اینصورت رأی صادره مخدوش و قابل نقض می باشد .
سلام.اپارتمانی را در سال ۹۰پیش خرید نمودم که میبایست یکساله تحویل و انتقال سند مینمود لکن با دوسال تاخیرتحویل نموده وقادر به انتقال سند نمیباشدچون سند اصلی به نام شخص دیگری است.حال برای جریمه تاخیر وانتقال سند چه کنم؟.